به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد، یکی از روندهای اجتماعی پنهان جامعه ایران طی سالهای گذشته، رشد جمعیتی است که در آستانه ورود از جوانی به میانسالی موفق به تشکیل زندگی مستقلی از خانواده خود نمیشوند و در کنار خانواده میمانند. جامعهشناسان که بعضاً این نسل را نسل «جوانان میانسال» مینامند، میگویند برای این افراد، حریم شخصی و خصوصی نهایتاً به اتاقخوابهایشان محدود میشود که همراه با انباشت نارضایتیهای درونی است، به ویژه وقتی در فضای عمومی هم سبک زندگی آنها به رسمیت شناخته نشده و حیات پنهانی دارد.
جوانان معمولاً با پایان تحصیلات یا همزمان با آن، با شروع به کسب شغل و درآمد، یا صرفاً تحت تأثیر ازدواج، سکونت مستقلی از خانواده خود پیدا میکنند. اما با کاهش درآمد در اقتصاد و در نتیجه کاهش قدرت خرید، افت افق کسب شغل، بروز بیکاری و بیثباتی و افزایش قیمت نسبی مسکن افراد کمتری موفق به ایجاد استقلال از خانواده و همچنین ازدواج میشوند. نمودار بالا نشان میدهد سهم جمعیتی مردان ۳۰ تا ۴۵ ساله که هنوز با والدینشان زندگی میکنند، در سال گذشته بیش از ۲۵ درصد بوده است، در حالی که این درصد در سال ۱۳۷۷ کمتر از هشت درصد بوده است. سهم زنان ۳۰ تا ۴۵ساله همخانه با والدین هم طی این ۲۴ سال از ۵ درصد به بالای ۱۷ درصد رسیده است.
این روند همراه با رشد جمعیت افرادی که در این بازه سنی وجود دارد (تا حدی همان نسل دههشصتیها هستند) باعث شده جمعیت این افراد حالا به پنج میلیون نفر رسیده باشد. نمودار زیر نشان میدهد با چه سرعت بالایی جمعیت «جوانان میانسال» طی دو دهه و نیم از حدود هفتصدهزار نفر به ۵ میلیون نفر رسدیه است. اما آمارها چه چیزی از دلایل تعمیق این پدیده میگویند؟
رد پای بحران مسکن در گسترش نسل جوانان میانسال
فردی که همراه خانواده زندگی میکند، ممکن است صاحب درآمد و شغل هم باشد اما به هر حال مانع هزینه مسکن آنقدری بزرگ است که باز هم مانع استقلال او از نظر سکونت شود. این مانع به طور خاص در شهرهای بزرگ مانند تهران مانعی جدی است. نمودار زیر روند رشد جمعیت ۳۰ تا ۴۵ساله را که با والدین زندگی میکند، با قیمت واقعی (تورمدررفته) مسکن (در تهران به عنوان نمونه قابل توجه تأثیرگذاری قیمت مسکن) مقایسه میکند. همراهی روند قیمت مسکن به قیمت ثابت ۱۳۹۵ و به ویژه میانگینهای ۴ساله آن با روندهای کلی صعود و توقف درصد جمعیت گفتهشده نشان از اثرگذاری قیمت نسبی مسکن دارد.
آثار کاهش قدرت خرید
همراه با تغییرات قیمت نسبی مسکن (افزایش قیمت آن نسبت به سایر اقلام سبد مصرفی)، کاهش واقعی درآمدها هم به ویژه در دهه اخیر رخ داده است. یک شاخص که نسبت درآمد را به هزینه مسکن نشان میدهد، تعداد سال درآمدی است که برای خرید یک خانه پنجاهمتری نیاز است. روند این شاخص پیشتر در فردای اقتصاد بررسی شده است.
کنارهمگذاشتن قدرت خرید مسکن و درصد «جوانان میانسال» هم همراهی جالبی را نشان میدهد. صعود تند شاخص نامبرده بعد از ۱۳۹۶ در نمودار زیر احتمالاً یکی از مؤثرترین دلایل عدم موفقیت بسیاری از جوانان و میانسالان برای جدایی از والدین بوده است.
توضیحی درباره دادهها
دادههایی که نتایج این گزارش از آنها تهیه شدهاند، دادههای هزینه و درآمد خانوار هستند که مرکز آمار سالانه در سطحی گسترده آنها را جمعآوری میکند. با این حال کارکرد اصلی این دادهها شناسایی وضعیت هزینهای خانوارهاست و چون از طریق نمونهگیری صورت میگیرد، اطلاعات جمعیتیاش به کیفیت و دقت کامل به صورتی که در نتایج سرشماری وجود دارد، نیست. اما با توجه به این که دادههای سرشماری به این صورت یعنی سالیانه وجود ندارند و آخرین آنها برای سال ۹۵ است، از این داده استفاده کردهایم. با این حال روند کلی نمیتواند متفاوت از این باشد.
نظر شما